مقدمه
تاثیر تکنولوژی بر زندگی روزمره آنقدر ابعاد همه گیر و گسترده ای دارد که هر موضوعی را میتوانیم از دریچه رابطه اش با فناوری مورد مطالعه قرار دهیم. از پارادایمهای کلان اقتصادی، اجتماعی، و ی گرفته تا ارزشهای خرد تر و روابط بین فردی و درگیری روزمره با فناوری ها و فضای رسانهای جدید باعث شده است که حوزه های مطالعاتی مختلفی به وجود بیاید انگار که ورود بشریت به این فضا یک ابزار تحلیلی و ریزبین تر برای پژوهش در حوزه های خردتری به او داده است. خانواده و ارتباطات خانودگی و یا به عبارتی نظام خویشاوندی نیز یکی از حوزه های جدید مطالعاتی است که البته نه تحت تاثیر فضای رسانه ای جدید بلکه تحت تاثیر تغییرات اجتماعی و پارادایمی علمی به وجود آمده است. حال اگر عنصر رسانههای جدید را نیز به آن اضافه کنیم بی گمان درک نظامها و روابط خانودگی و خویشاوندی دیگر به سادگی امکان پذیر نخواهد بود زیرا با تبدیل شدن فضای رسانه ای جدید به بخشی از زندگی خانوادگی معنای مفاهیم وابسته به حوزه خانه و خانواده تغییر پیدا کرده است. البته باوجود این تغییر در الگوهای ارتباط خانواده هنوز، تحقیقات زیادی درباره خانواده و فرهنگ سایبر به وجود نیامده است. بنابراین، مسئله این یادداشت این است که ارتباط بین فضای سایبر، فرهنگ سایبر و نظام خانوادگی چیست؟ مفاهیم گسترده ای از فرهنگ خانوادگی وجود دارد که می توان به تغییرات آن تحت تاثیرفضای جدید رسانه ای پرداخت اما من در این پست به چند نمونه از مقالاتی که روی برخی مولفه های نظام خانوادگی کار کرده اند اشاره می کنم.
اندیشیدن به یک ویژگی از فضای مجازی مانند بی زمانی و بی مکانی، ابتدا ذهن را به دنیایی که آرمانهای برابری و عدالتخواهانه محقق می شوند رهنمون می کند و اینگونه به نظر می رسد که فضای مجازی فارغ از ساختارهای متصلب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دنیای واقعی مسیری رو به تکمیل ظرفیت بشری را برای محقق کردن آرمان های دگرخواهانه و انسانی طی می کند. چرا که مررزها و مکان مندی های سفت و سخت همیشه در طول تاریخ موجب بی عدالتی، فقر، تبعیض، و خشونت بوده است. خب واقعیت این است که فضای پر از تنوع مجازی شاید کمتر ذهن را به سمت بی عدالتی هایی که این فضا آن را تشدید کرده است ببرد. مثلا ویژگی دسترس پذیری و امکان خلق محتوا در فضاها آنقدر در زندگی روزمره برایمان عادی است که شاید نتوانیم سویه های منفی و یا فضای بدون دسترسی را که ممکن است گروه های مختلف اجتماعی آن را درک می کنند بفهمیم. این برای یک زیست عادی در فضای مجازی است. اما، به نظر من زیست پژوهشگرانه در این فضا وما با برقرار کردن رابطه انتقادی با آن امکان پذیر است یعنی محققان حوزه ارتباطات و مطالعات رسانه وما باید بحث فضای مجازی و فرصت ها و چالش های آن را با عینک انتقادی مورد واکاوی قرار دهند و همواره از آن برای بهبود بخشیدن زندگی اجتماعی سؤال بپرسند. سوال این است که نسبت فضای مجازی با تبعیض های اجتماعی و گروه های مختلف اجتماعی چیست؟
میخواهم درک خود از بخشی از تحولات فرهنگی بر اثر دو جهانی شدنها را به شکل یک تجربه شخصی و حضور رسانهها در زندگی روزمره خودم توضیح دهم.
من به عنوان یک مادر دانشجو از رسانههای اجتماعی مانند اینستگرام، توییتر، فیس بوک، و پیام رسانهایی مانند واتس آپ و تلگرام استفاده میکنم. پس اول لنگرگاه های هویتی را که حتما از دید من» اهمیت دارد و شاید در زن دیگر متفاوت باشد مشخص کردم. زمانی که در خانه مشغول بازی با دخترم هستم. شیدا شروع میکند به کتاب خواندن با لحن بزرگسالان در حین اینکه بسیار ذوق زده میشوم به این فکر میکنم که از او فیلم بگیرم پس موبایلم را به گونهای که او متوجه نشود در حالت دوربین میگذارم و شروع میکنم به فیلم گرفتن. واقعا وقتی به انگیزه این کارم فکر میکنم به میل به اشتراک گذاشتن لذت تجربه خودم با دوستانم میرسم یعنی این میل انگیزه من، برای فیلم گرفتن از شیدا و لذت بردن از به اشتراک گذاشتن آن لحظه است پس حس لذت از به اشتراک گذاشتن تجربه مادر – فرزندی که به حوزه خصوصی من تعلق دارد نشانگر حضور جهانی شدن در کنار ما و تحت تاثیر قرار گرفتن ابعاد خصوصی زندگی روزمره است. پس تکنولوژیهای ارتباطی به خصوصیترین شکل تجربه ما از زندگی روزمره پتانسیل اتصال به جهان را می دهد. اینکه من فکر میکنم این فیلم را برای چه کسانی میتوانم به اشتراک بگذارم یعنی در خصوصیترین شکل تجربه خودم به مخاطب میاندیشم. پس فضای مجازی به نوع فکر کردن من به فعالیتهای روزمره را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین، گسترش تکنولوژیهای ارتباطی، تاثیری ژرف بر فضای فکری و عینی زندگی روزمره گذاشته است که حتی اگر علت عمده در تغییرات تاریخی تلقی نشود اما پای ثابت تحلیلهای اجتماعی، تاریخی، ی، اجتماعی و فرهنگی است. به این معنا که واژه رسانه جایگاه مهمی در تحلیل تمام ابعاد اجتماعی به دست آورده است. هر رویدادی از کلانترین سطح تا خرد ترین آن را در جوامع مدرن بعدی از آن ها را میتوان در ارتباط با رسانهها تحلیل کرد.
وقتی به شبکه اینتسگرام وصل میشوم به این فکر میکنم که چه تصویری و با چه کپشنی "من" را در جهان ثبت می کند. درواقع، این فضا و آپشنهایی که در اختیارم قرار میدهد در نحوه عملکرد من برای معرفی خودم به طرق مختلف تاثیر دارد. اگر من فکر میکنم که میخواهم مثلا در توییتر یک روندی را ایجاد کنم، فضای توییتر چه امکانی برای خلق چنین روندی در اختیار من می گذارد و من چه تاثیری بر بازاندیشی توییتر در تنظیم امکاناتش میگذارم ؟ باید پرسید که چه رابطهای میتواند بین پلت فرم رسانههای اجتماعی و کلیشههای انسانی وجود داشته باشد؟ این سوال مهمی است زیرا باعث میشود تا با یک رویکرد پرسشگرایانه تر و انتقادی به بحث تکنولوژیهای ارتباطی ورود کنیم؟ این پرسش میتواند یک خلل جدی بر بحث های کاملا خوشبینانه درباره امکانات رسانههای اجتماعی برای مشارکت بیشتر در ساختن دنیا ایجاد کند.
پیدایش و گسترش هر ابزار ارتباطی در تاریخ زندگی بشری، شکل و محتوای ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تغییر داده است. ظهور هر رسانهای، گفتمانی را در عرصههای مختلف اجتماعی ایجاد کرده است و این گفتمانها، یک بازتعریفی را از مفاهیم اجتماعی ارائه داده است. بازتعریف مفاهیمی چون فرهنگ، هویت، زمان، مکان و نظایر آن شکل جامعه جهانی را تغییر داده است. بنابراین، برای شناسایی و تحلیل فضای جامعه جدید باید فضای رسانهای جدید و معانی و مفاهیمی که ذیل آن ایجاد میشود را به خوبی شناخت.
مقدمه
امروزه، برهه حساس کنونی، عصر حاضر، ایران امروز، عصر جدید و مانند اینها کلیدواژه های آشنایی هستند که افراد در آغاز پژوهش یا هنگام ثبت نظرگاه خود به وفور از آن استفاده می کنند گویی ناگزیرند تا برای پررنگ کردن اهمیت موضوع مورد مطالعه، به موقعیت زمانی خاصی که انسان در آن حضور دارد اشاره کنند و موضوعات مختلف را مناسب با آن موقعیت ویژه و خاص که حاضر، جدید و کنونی ممیزه آن است برای خود و دیگری تعریف، تبیین و تفسیر کنند. تمام این تلاشها در جهت ترسیم موقعیتی تغییر یافته وتغییر یابنده است. واقعیت این است که هستی به معنای بودن در یک مکان و زمان، هم به لحاظ ساختاری و هم محتوایی دگرگون شده است و این دگرگونی و تحول مداوم در ارکان مختلف زندگی مادی و معنوی ما جریان دارد.
درباره این سایت